مقدمه……….3
1-1-بیان مسئله4
2-1-اهمیت وضرورت تحقیق5
3-1-اهداف تحقیق5
4-1-فرضیه های تحقیق………………………………………………………………………………………………………………..6
5-1-سؤالات تحقیق6
6-1-پیشینه تجربی تحقیق…………………………………………………………………………………………………………….6
فصل دوم:
مبانی نظری تحقیق10
1-2-ماهیت منازعه11
1-1-2-رویکردهای مختلف در مورد مفهوم منازعه11
2-1-2-انواع نظریات منازعه12
3-1-2-نظریههای خرد منازعه:12
4-1-2-نظریههای کلان منازعه:13
5-1-2-دیدگاه متفکران و نظریه پردازان به منازعه13
2-2-اقسام شیوههای جایگزین حلوفصل منازعات15
1-2-2-میانجیگری……..15
2-2-2-مذاکره16
3-2-2-حکمیت…………16
4-2-2-مصالحه………….16
5-2-2-ارزیابی بیطرفانه17
3-2-خصوصیات شیوههای جایگزین حل منازعات17
4-2-فواید مراجعه به شیوههای جایگزین حل منازعات18
1-4-2-ازلحاظ سرعت18
2-4-2-ازلحاظ هزینه19
3-4-2-ازلحاظ محرمیت19
4-4-2-ازلحاظ تسهیلات19
5-4-2-ازلحاظ تأمین عدالت19
6-4-2-ازلحاظ قواعد و مقررات19
7-4-2-ازلحاظ همکاری طرفین منازعه20
5-2-بیشترین فراوانی قتل در شهرستان سراوان کدام است؟21
1-5-2-قتلهای ناموسی:21
2-5-2-قتلهای بین طایفهای:21
3-5-2-قتلهای انتقامی (قصاصی):22
4-5-2- ریشه ایجاد نزاع ها در شهرستان سراوان………………………………………………………………………..22
2-6-اهمیت شناخت انگیزه وقوع قتل23
2-7-تعیین انگیزههای قتل24
1-7-2- انواع انگیزههای قتل در شهرستان سراوان25
8-2-میزان یا نرخ قتل25
2-9-شیوههای ارتکاب قتل در شهرستان سراوان26
1-9-2-سلاح گرم:…..26
2-9-2-سلاح سرد:……..26
3-9-2-خفگی:26
4-9-2- مسموم کردن:27
5-9-2- سوزاندن:27
6-9-2- سایر روشها:27
10-2- طبقه بندی انواع قتل در تحقیقات پلیسی27
11-2-طبقه بندی انگیزههای وقوع قتل عمد از دیدگاه پلیس28
12-2-علل عمومی ارتکاب قتل در شهرستان سراوان29
13-2-شناسایی انگیزه و علل وقوع قتل32
14-2-ریشه ایجاد نزاع ها در شهرستان سراوان:46
15-2-انگیزه نزاع در شهرستان سراوان:47
16-2-میزان خشونت در بروز نزاع عا در شهرستان سراوان:48
17-2-دامنه نزاع در شهرستان سراوان:49
18-2-خشونت از دیدگاه قرآن مجید:50
19-2-رابطه فقر با بزهکاری:55
20-2-انواع قتل های صورت گرفته در ایران:58
21-2-چهارچوب نظری60
22-2-نظریه مورد استفاده65
23-2-تعریف مفاهیم متغیرها66
1-23-2-تعلق به جامعه قبیلهای:66
2-23-2-تعصب قومی قبیلهای:66
24-2-فرهنگی شدن:68
1-24-2-خاص گرایی:70
2-24-2-جمع گرایی:.71
3-24-2همبستگی درونی قوی:70
4-24-2-کنترل اجتماعی غیررسمی:70
5-24-2-میزان استفاده از رسانههای جمعی:70
6-24-2-تحصیلات:……..71
7-24-2-پایگاه اجتماعی و اقتصادی:71
8-24-2-محل سکونت:71
9-24-2-متغیرهای زمینه ای:71
25-2-تعریف نظری و عملیاتی متغیر وابسته، گرایش به قتل قبیله ای72
1-25-2- بعد احساسی:72
2-25-2-بُعد رفتاری:…….72
در این سایت فقط تکه هایی از این مطلب با شماره بندی انتهای صفحه درج می شود که ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت کلمات به هم بریزد یا شکل ها درج نشود
شما می توانید تکه های دیگری از این مطلب را با جستجو در همین سایت بخوانید
ولی برای دانلود فایل اصلی با فرمت ورد حاوی تمامی قسمت ها با منابع کامل
26-2-پیشینه خارجی تحقیق:72
1-26-2-کشتار دسته جمعی73
27-2-دولت و هویت در خاورمیانه83
فصل سوم:
روش شناسی تحقیق90
1-3- مقدمه91
2-3- روش تحقیق91
3-3- جامعه و نمونه آماری91
4-3- ابزار گرد آوری92
5-3- روایی پرسشنامهError! Bookmark not defined.
6-3- پایایی پرسشنامه93
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده های آماری94
1-4- توزیع فراوانی متغیر احساس وابستگی به قوم و طایفه در شهرستان سراوان95
2-4- میزان احساس مسئولیت افراد :95
3-4- اهمیت طایفه در نزد افراد:95
4-4- فرضیه های تحقیق…………………………………………………………………………………………………………….96
5-4- سئوالات تحقیق………………………………………………………………………………………………………………96
6-4- تجزیه و تحلیل قتل های قبیله ای انجام شده در شهرستان سراوان……………………………………………97
1-6-4- انگیزه وقوع قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان…………………………………………………………..97
2-6-4-شیوه ارتکاب قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان…………………………………………………………..98
3-6-4- میزان تحصیلات پاسخ دهندگان به پرسشنامه……………………………………………………………………98
7-4- بررسی فرضیه ها و سئوالات و تجزیه و تحلیل آنها…………………………………………………………….99
8-4- بررسی عوامل موثر بر وقوع قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان…………………………………………103
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات105
نتیجهگیری.106
پیشنهادات:107
منابع……………………….110
منابع اینترنتی113
منابع لاتین.114
فهرست جدولها
جدول 4-1 توزیع فراوانی متغیر احساس وابستگی نسبت به قوم وطایفه95
جدول 4-2 میزان احساس مسئولیت95
جدول 4-3 توزیع فراوانی متغیر اهمیت طایفه درنزدافراد95
جدول 4-4 قتل های واقع بر اساس انگیزه وقوع97
جدول 4-5 قتل های واقعه بر اساس شیوه ارتکاب98
جدول 4-6 بررسی میزان تحصیلات پاسخ دهندگان به پرسشنامه98
چکیده
قتل و پایان دادن به حیات انسانها آنهم بهصورت عمد، یکی از مهمترین عواملی است که امنیت فردی و اجتماعی جامعه را به مخاطره میاندازد و خسارتهای مادی و معنوی فراوانی به جامعه وارد میسازد. با توجه به تأثیر روانی قتل در جامعه قبیلهای سراوان، محقق بر آن شد تا تحقیقی در خصوص علل بروز قتلهای قبیلهای انجام دهد. بر همین اساس عوامل مؤثر بر قتلهای قبیلهای در محدوده مکانی شهرستان سراوان موردبررسی قرار گرفت.
روش تحقیق، توصیفی – پیمایشی است و جامعه آماری از میان سران و ریشسفیدان 7 طایفه درگیر با همدیگر بهصورت تصادفی 140 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش تنظیم پرسشنامه محقق ساختهای است با پاسخهای چهارگزینهای که پس از تأیید روایی و پایایی، طراحی و در بین جامعه آماری توزیع گردید. پس از جمعآوری پرسشنامه دادهها به دو صورت توصیفی و استنباطی بررسی تجزیهوتحلیل شد که نتایج حاصل از ارزیابی پاسخ به سؤالات نشانگر آن است که عصبیت قومی، دسترسی آسان افراد طوایف به سلاح و واگذاری بیرویه سلاح به طوایف توسط بعضی ارگانهای نظامی و امنیتی، قاچاق مواد مخدر، گروگانگیری و نبود کار آیی و بازدارندگی مجازات مقرر در قانون و عدم مراجعه مردم جهت پیگیری پروندههای قتل به مراجع قضایی از عواملی هستند که تأثیر فوقالعاده و معناداری بر وقوع قتلهای قبیلهای دارند.
کلیدواژه: قتل، امنیت، جرم، قبیله، عصبیت قومی،،سراوان،ریش سفیدان
فصل 1-
فصل اول:
کلیات تحقیق
مقدمه
سازمانهای انسانمحور همچون ناجا دارای مأموریتهای خاصی میباشند که یکی از مأموریتهای محوری واصلی آن، برقراری امنیت و حفظ نظم است که در انجام آن همتایی ندارد. بزهکاری ریشه در تاریخ زندگی انسان دارد بهگونهای که دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، از آن بهعنوان “پدیده ای عادی” و اجتنابناپذیر در کنار سایر پدیدههای اجتماعی زندگی یاد میکند. جامعهای که همه افراد آن بدون استثناء ارزشهای حاکم بر جامعه را محترم شمرده و جرم جنایت در آن اتفاق نیفتد، جزء در عالم خیال وجود ندارد. با نگاهی به تاریخ زندگی بشر درمییابیم که آغاز تشکیل جامعه بشری جرم و جنایت همراه آن بوده است. انسانی که زمانی بهدوراز هر قیدوبندی کاملاً آزاد زندگی کرده و این حالت را قرنها در درون خود بهعنوان یک واقعیت بدیهی باور کرده نمیتواند بهراحتی قیدوبندی را در زندگیاش بپذیرد.
قتل یکی از هولناکترین جنایتهای بشری است که بهرغم وضع قوانین مختلف برای پیشگیری از وقوع این جرم، گریبان گیر تمام جوامع بوده است. مسائل مالی، عصبیت قومی، جنون، خشونت، دشنام و ناسزاگویی و حتی دوست داشتن و احساس تعلق از عواملی است که هرروز بهعنوان انگیزههای قتل در حوادث روزنامهها درج میگردد. این جرم ازیکطرف به اصل مصونیت و غیرقابل تعرض بودن حیات انسانی که عزیزترین ودیعه الهی است لطمه میزند و از طرف دیگر امنیت جامعه را متزلزل میسازد.
در سالهای اخیر شاهد وقوع قتلهای زیادی در شهرستان سراوان هستیم که مرتکبین آنان به دلایل و انگیزههای گوناگون و با استفاده از روشهای مختلف این کار را انجام میدهند از همین رو، در این تحقیق بر آن شدیم تا این عوامل را در حد امکان در شهرستان سراوان شناسایی و مورد ارزیابی قرار دهیم.
1-1- بیان مسئله
نظم و امنیت جزء ناگزیر و ضروری زندگی است و برقراری آن یکی از وظایف اصلی دولت بلکه اصلی ترین کار یک حکومت است.امنیت محقق نمی شود مگر با شناسایی عواملی که مخل امنیت جامعه هستند که یکی از این عوامل قتل می باشد. سابقه وقوع قتل را می توان تا سپیده دم تاریخ بشری جست و جو کرد؛زمانی که آدم و حوا به علت ارتکاب عمل نهی شده از بهشت رانده شدند و پسرشان قابیل برادر خود هابیل را به قتل رسانید،جنایت و قتل آغاز شد. بر همین اساس می توان گفت قتل نفس از جمله جرایمی است که ریشه در پیدایش انسان در روی زمین دارد و شاید بتوان اولین جرم در تاریخ بشر را قتل عمد تلقی کرد.
قتل از جمله آسیب های اجتماعی است که دیدگاهها و فرضیات مختلفی پیرامون آن ارائه شده است و عده ای از نظریه پردازان بر این باورند که افراد هنجار شکن نقش موثری در وقوع آن دارند ؛افرادی که به دلایل مختلف نتوانستند خود را با مقتضیات اجتماعی وفق دهند. عدم تأمین نیازهای زندگی اجتماعی و فشارهای روانی ناشی از زندگی سرمایه داری از یک سو و گرایش به مادیات و تعصبات قومی و قبیله ای و منافع شخصی ،زمینه ای را برای بروز حالات خطرناک و انحرافات و ارتکاب جرایم ،به خصوص در جوانان مستعد در شهرستان سراوان آماده می نماید. طوایف در شهرستان سراوان برای رسیدن به امیال خود در کوتاه ترین زمان مرتکب قتل همدیگر می شوند که روش ارتکاب آن در شهرستان سراوان متعدد است که از میان این روش ها می توان قتل به وسیله سلاح نام برد که بیشترین قتل های قبیله ای و طایفه ای را در شهرستان سراوان از این روش استفاده می شود.
قتل های سال های اخیر ،دلایل و انگیزه های ی از جمله قتل های انتقام جویانه قتل هایبر سر اختلاف مالی و مالکیت و ناموسی ،گروگانگیری و قاچاق مواد مخدر صورت می گیرد. که عمده این قتل ها بوسیله سلاح گرم به وقوع می پیوندد. از نظر قضایی قتل به هر انگیزه ای که صورت گرفته باشد،قتل است. خواه انگیزه کینه ،انتقام،تصاحب اموال و یا بر سر قاچاق مواد مخدر و یا بوسیله گروگانگیری و یا سرقت باشد.
ناجا به عنوان ضابط مقام قضایی که مسئولیت پیشگیری و برخورد با جرایم و کشف جرم را بر عهده دارد ، می تواند هر گونه تغییر محیطی و اجتماعی تشدید کننده جرم را تحت بررسی و برخورد قرار دهد و با شناسایی عوامل آن ،برای پیشگیری و یا کشف ،برخورد مناسب را جهت اجای وظایف خود اعمال نماید.
به همین دلیل در این تحقیق علل بروز قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان به عنوان مسئله اصلی مورد بررسی قرار گرفت و در کنار آن با نگاه آسیب شناسانه و با بهره گیری از نظریه های موجود به مسائل فرعی تری برای شناسایی بهتر عوامل موقر بر قتل های قبیله ای،راهکارهای مناسب برای کاهش آن ارائه گردید.
با وجود این بررسی ها مشخص کرد که در خصوص علل بروز قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی انجام نگرفته است.
2-1- اهمیت وضرورت تحقیق
پژوهش حاضر مسئله علل بروز قتلهای قبیلهای در شهرستان سراوان را مورد بررسی قرار میدهد. باوجود اهمیت موضوع مذکور، تاکنون تحقیق تجربی شایستهای در ایران در این خصوص صورت نگرفته است. این تحقیق با رویکردی نو به مسئله” علل بروز قتل قبیلهای” پرداخته است و زمینه نظری آن عبارت است از: نظریههای مربوط به جامعه سنتی و مدرن دیدگاه نوسازی با محوریت نظریات رد فیلد و دورکیم. روش تحقیق، توصیفی پیمایشی و ابزار آن پرسشنامه با گویه ها و پرسشهای محقق ساخته است. جمعیت آماری این تحقیق را تعداد 500 نفر، که بهصورت تصادفی 140 نفر انتخاب گردید.
3-1-اهداف تحقیق
1- بامطالعه گرایش به قتلهای قبیلهای، به سیاستگذاران و برنامه ریزان جهت تعدیل یا از بین بردن این پدیده کمک شایانی نمود.
2- میزان تأثیر نهادهای مردمی در پیشگیری از قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان .
3- بررسی تأثیر دسترسی آسان سلاح و واگذاری آن توسط مراجع نظامی و امنیتی به طوایف بر وقوع قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان.
4- بررسی تأثیر میزان بازدارندگی مجازات های مقرر در قانون برای مرتکبین قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان توسط مراجع قضایی.
4-1-فرضیه های تحقیق:
1- به نظر میرسد علل مختلفی در بروز قتلهای قبیلهای در شهرستان سراوان نقش دارند.
2- به نظر می رسد نهادهایی هستند که می توانند از بروز قتل های قبیله ای در شهرستان سراوان جلوگیری نمایند.
3- به نظر میرسد ضمانت اجراههایی که توسط مراجع قضایی در قبال قتل های قبیله ای اعمال می گردد بازدارندگی لازم را ندارند.
4- به نظر می رسد اکثر مواقع مرتکبین این گونه قتل ها مورد تعقیب و دستگیر و به مجازات قانونی نرسیده اند.
5-1- سؤالات تحقیق
1- چه عللی در بروز قتلهای قبیلهای در شهرستان سراوان مؤثرند؟
2-چه نهادهایی در پیشگیری از بروز این گونه قتل ها در شهرستان سراوان موثرند؟
3- ضمانت اجراهایی که توسط مراجع قضایی در قبال قتلهای قبیلهای اعمال میگردد تا چه حد بازدارنده است؟
4-تا چه میزان مرتکبین این قتلها توسط مراجع امنیتی و قضایی مورد تعقیب و دستگیر و به مجازات رسیدهاند؟
6-1- پیشینه تجربی تحقیق
پژوهشی تحت عنوان توصیف و تبیین جامعهشناسی جمعی در استان لرستان توسط عبداللهی و چلبی به درخواست استانداری استان لرستان در سال 1372 انجام گرفت که یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بهطورکلی میزان انسجام عام که از ویژگیهای مهم اجتماع عام است در سطح نسبتاً ضعیف است و تحلیلها نشان میدهد که یکی از عوامل مهم نزاعهای جمعی در استان لرستان ضعف انسجام عام است، جایی که انسجام وجود داشته باشد درواقع مشارکت اجتماعی بیشتر و فراگیرتر است و انسجام عام در مناطق شهری بیش از روستا و در مناطق روستایی بیش از مناطق عشایری هست.
خراطها و جاوید، پژوهشی با عنوان بررسی علل و عوامل جامعهشناختی بروز نزاع و درگیری و پیامدهای آن در شهر تهران در سال 1384 انجام دادند که نتایج این تحقیق نشان میدهد که عواملی نظیر وجود آسیبها و مسائل اجتماعی، ضعف در کنترل و نظارت اجتماعی، کژ کاری کردی برخی نهادها و سازمانها، عدم حاکمیت قانون، پراکندگی و فراوانی کانونهای نزاع و درگیری از عوامل مهم بروز نزاع و درگیری در شهر تهران هستند (معاونت اجتماعی ناجا، 1385).
پژوهشی با عنوان تحلیلی بر تنشهای قومی در ایران در سال 1383 توسط پور افکاری انجامگرفته، یافتههای پژوهش نشان میدهد که علل این تنشها را میتوان ابعاد فرهنگی، محیط طبیعی، عوامل اجتماعی، قومگرایی، عدم آشنایی مردم این مناطق با قوانین اسلامی، ضعف مالی و تعصبات شدید قومی و …. دانست(پور افکاری،1383).
پژوهشی توسط نظری (1386) انجام گرفت، نتایج این پژوهش نشان میدهد که متغیرهای پرخاشگری، قومگرایی، تأثیر معنادارمثبت و میزان کنترل اجتماعی و تحصیلات تأثیر معنادار منفی بر گرایش به نزاع (نظری،1386).
طبق بررسی یک پژوهش انجامشده توسط فرجاد (1371) و عبدی (1376) درباره پدیده قتل در ایران و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی قاتلان، عوامل اقتصادی و فرهنگی، روابط خانوادگی، سن و جنس و وضعیت تحصیلی با قتلهایی که در دهههای اخیر رخداده است رابطه معناداری داشته است. بر اساس این مطالعات، نرخ قتل در میان زنان کمتر از مردان بوده است و اکثر قتلها را گروه سنی زیر 40 سال انجام دادهاند. میزان تحصیلات بالا نیز رابطه منفی با قتل داشته است (احمدی، 1384).
در پژوهشی (1383) که بر روی کلیه مقتولان شهر تهران طی نیمه دوم سال 1382 و نیمه اول سال 1383 که 347 نفر بودهاند یافتهها نشان داد که 79/5 درصد از مقتولان مذکر و میانگین سنی آنها 32/6 سال بوده است. بیشترین انگیزه قتل، نزاعهای منجر به قتل با 35/2 درصد و کمترین انگیزه، لواط 7/1 درصد ذکرشده است. در 53/9 درصد، قتل توسط اسلحه سرد اتفاق افتاده و شایعترین اسلحه مورداستفاده نیز چاقو بوده است. یافتهها همچنین نشان داد که بین روشها و انگیزههای مختلف منجر به قتل و سن، جنس، وضعیت تأهل، وضعیت اعتیاد، شغل و ملیت مقتولان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین شایعترین قتل، نزاعهای ساده بوده است (35/2 درصد). در ردههای بعدی به ترتیب سرقت، اختلافات خانوادگی، موارد نامعلوم، تجاوزت جنسی و سایر علل قرار داشتند که احتمالاً به خاطر حس انتقامجویی، نداشتن صبر و گذشت، عدم احترام به هم نوع، مشکلات اقتصادی، بیکاری و اعتیاد هست.
بیشتر قتلها در فصل بهار و کمترین آنها در فصل پاییز اتفاق افتاده است. بهطوریکه کمترین قتل در آبان ماه با 3/7 درصد و بیشترین آن در اردیبهشتماه بوده است. (افتخاری ، 1384).
پژوهشی که پیرامون قتل و جنایت در 29 شهر بزرگ جهان انجامشده نشان میدهد که 8 شهر از 12 شهر جهان که بیشترین قتلها در آن صورت میگیرند در آمریکا میباشند (بیات ، 1387).
در تحقیقی در منطقه خاص با عنوان “عوامل منازعه قبیلهای در شهرستان بویراحمد” که توسط درستی در سال 1388 انجامشده است، 172 نفر از افرادی که حداقل یکبار در منازعات دستهجمعی قبیلهای شرکت داشتهاند موردبررسی قرار گرفتند0 نتایج این پژوهش نشان مدی دهد که ریشه منازعات جمعی و قبیلهای را باید در تعصبات قومی و قبیلهای، انتقامجویی و اختلاف ملکی جستوجو کرد.
کلواری و بحرینی (1389) در تحقیقی با عنوان “مطالعه رابطه عوامل فرهنگی – اجتماعی با نزاعهای دستهجمعی”، دریافتند که متغیرهای پرخاشگری، قومگرایی، بیهنجاری و محرومیت نسبی دارای رابطه معناداری مثبت و متغیرهای کنترل اجتماعی، انسجام اجتماعی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، سن، جنسیت و تحصیلات دارای رابطه معنادار معکوس و متغیرهای تأهل و میزان استفاده از وسایل ارتباطجمعی فاقد رابطه معنادار با گرایش به نزاعهای جمعی، قومی و قبیلهای بودهاند، و گرایش به نزاع در بین مردان وزنان متفاوت بوده و مردان گرایش بیشتری به نزاع جمعی داشتهاند(کلواری و بحرینی،1389).
در تحقیقی که مهندس محمد نظر حزین یار در خصوص شیوههای حل منازعات گردآوری کرده است به نکات ذیل اشاره می نماید:
شیوههای جایگزین حل منازعات یا طرق حل منازعات یا ” ای دی آر” یاد میشود به همه روشهای جایگزین یا غیر قضایی اطلاق میشود که حل منازعات اختلافات در خارج از نهادهای عدلی قضایی صورت میگیرد. این شیوه که به “عدالت خصوصی” نیز تعبیر میگردد منازعه از طریق گفتگوهای مستقیم (مذاکره) و یا بهوسیله شخص ثالث بیطرف (میانجی و حکم) که معمولاً توسط طرفین منازعه انتخاب میشود حلوفصل میگردد(دانش، 1381).
گرچه استفاده از روشهای جایگزین حل منازعات حتی پیش از شکلگیری شیوههای رسمی قضایی امری معمول و متداول بوده در درازهای تاریخ مروج بوده است، اما استفاده از شیوههای جایگزین حلوفصل منازعه بهگونهای که دارای قواعد، مقررات چارچوب مشخص باشد و بهعنوان جایگزین شیوه رسمی حل منازعه مورداستفاده قرار گیرد از دهه 1970 به بعد است که روزبهروز طرفداران بیشتری پیدا میکند.
تا هنوز معلوم نیست که چه کسی کدام دانشمندی اصطلاح شیوههای جایگزین حلوفصل منازعات یا “ای دی آر” را اختراع نموده است، ولی به اساسی تحقیقات بهدستآمده این اصطلاح حداقل برای مدت سی سال در آمریکایی شمالی استفاده گردیده است. باگذشت زمان اصطلاح طرق بدیل حل منازعات، نیز به معنی “طرق مناسب حلوفصل منازعه” مورداستفاده قرارگرفته است که بهمثابه مناسبترین انتخاب در حلوفصل منازعات درسته ملی و بینالمللی نیز مورداستفاده قرار میگیرد.
هدف اصلی شیوههای جایگزین حل منازعات ارائه شیوههای مؤثر، سریع، کممصرف و کارآمد جهت حلوفصل اختلافات طرفین و یا اطراف درگیر در منازعه میباشند(دانش،1381).
فواید بیشماری که روش جایگزین حل منازعات دربردارد دولتها را وادار ساخته است که بستر زمینه مناسبی را جهت پذیرش و استفاده از این شیوه در حل منازعات تدابیر و اقدامات لازم را در پیشبینی این شیوه در وضع و اصلاح قوانین و مقررات داخلی، اتخاذ نمایند.
به همین منظور مؤسسات متعددی درزمینه شیوههای جایگزین حل منازعات یا “ای دی آر” زیر نام (مؤسسات و مراکز میانجیگری حکمیت) تأسیسشدهاند که در سطح ملی و بینالمللی فعالیت میکنند.
فصل دوم:
مبانی نظری تحقیق
1-2- ماهیت منازعه
با توجه به ریشهها و علل موجده و شرایط و موقعیتهای مختلف، منازعات ممکن است دارای ماهیتی خشونتآمیز یا مسالمتآمیز، آشکار یا نهان، کنترلپذیر یا کنترلناپذیر، قابل حل یا غیرقابل حل باشند. بنابراین، منازعه لزوماً به صورت خشونتآمیز تجلی و ظهور نمیکند. از این رو امروزه بسیاری سیاست را هنر کارگردانی منافع متعارض و متضاد تعریف میکنند که فرایندی برای حل و فصل مسالمتآمیز منازعات مختلف است(ابوالحسنی،1390)
1-1-2- رویکردهای مختلف در مورد مفهوم منازعه
1-منازعه امر ذاتی موجودات اجتماعی است. 2- منازعه مربوط به طبیعت و ساختار جامعه است. 3- منازعه یک امر اخلالبرانگیز در سیستم اجتماعی و نشانه آسیبپذیری است. 4- منازعه نقش کارکردی در سیستم اجتماعی دارد و برای تحول اجتماعی ضروری است. 5- منازعه ویژگی اجتنابناپذیر منافع دولتهای رقیب در صحنه بینالمللی است. 6- منازعه یک سوءبرداشت، سوءمحاسبه ناشی از ارتباطات ضعیف بین طرفین یک کشمکش میباشد. 7- منازعه روند عمومی تمام جوامعه است. در یک جمعبندی از رویکردهای فوق، آنها را میتوان از نگاه جامعهشناسی بهگونه زیر خلاصه نمود:
جامعهشناسان پیرو مکتب تالکوت پارسونز به لحاظ تاکیدی که بر سازگاری اجتماعی، سمتگیری ارزشی مشترک و حفظ نظام دارند منازعه را نوعی بیماری تلقی میکنند که دارای عواقب گسیختگی است. اما بیشتر جامعهشناسان اروپایی از قبیل مارکس، سایمل، رالف دارندورف، و نیز بیشتر جامعهشناسان دوره بیش از پارسونز مانند رابرت پارک، جان برجس، ویلیام سامز، چالز کولی، ای آر رأس، و آلبیون اسمال و در دهههای اخیرتر جسی برنارد و لوئیس کوزر، منازعه را در خدمت مقاصد مثبت اجتماعی بهشمار آوردهاند. از دید نظریهپردازان کارکردیگرا، منازعه نه تنها موجب یکپارچگی گروه میشود بلکه به ایجاد هویت گروهی نیز کمک کرده، مرزهای گروه را روشنتر ساخته و انسجام گروه را افزایش میدهد(فرجاد،1378).
2-1-2- انواع نظریات منازعه
کنت والتس1 در اثر برجسته خود به نام “انسان، دولت و جنگ” سه تصور متمایز از روابط بینالملل را مطرح میسازد که معمولاً بر اساس آنها به تجزیه و تحلیل ریشههای جنگ پرداخته میشود. طبق تصور اول، ریشه جنگ را باید در طبیعت و رفتار انسان جستجو کرد. طرفداران دومین تصور نیز با توجه به ساختار درونی دولتها به تبیین جنگ میپردازند(عبدی،1376).
بر اساس تصور سوم نیز ریشه جنگ در شرایطی نهفته است که نظریهپردازان سیاسی قدیم آنرا “فقدان مرجع بینالمللی” نامیدهاند. بر اساس این تصورات، دو نوع تبیین از منازعه ارائه شده است:
3-1-2- نظریههای خرد منازعه:
که مربوط به طبیعت و رفتار انسانها میشود. تحلیلگران خردنگر در جستجوی سائقههای ناخودآگاه پرخاشگری، نگاه خود را به درون تک تک اعضاء هر نوع متوجه میسازند و تردید دارند که بتوان برای منازعه اجتماعی و بینالمللی، انگیزههای آگاهانه یافت. نظریههای خرد سیستمی منازعه دارای چند زیر نظریه میباشند که عبارتاند از:
الف: نظریههای زیستشناختی و روانشناختی: این نظریهها بر ریشههای رفتار انسانها تاکید کرده و استدلال میکنند که رقابتها و منازعات سیاسی- اقتصادی فردی و اجتماعی، معلول تلاش انسان برای برآورده ساختن نیازهای زیستی و روانی فرد است. از نظریههای دیگری که زیر مجموعه نظریههای زیستشناسی و روانشناسی قرار میگیرند میتوان به نظریههای پرخاشگری، رفتارشناسی، و ناکامی – پرخاشگری، اشاره کرد(فرجاد،1378).
ب: نظریه یادگیری اجتماعی: نظریهپردازان یادگیری اجتماعی نظیر آلبرت باندورا2، به نظریههای غریزی و زیستشناختی و پرخاشگری و نظریههای روانشناختی به دیده تردید مینگرند. ناندورا این مسئله را رد میکند که نیروی پرخاشگری در موجودات زنده بدون آنکه به محرکی خارجی نیاز باشد، باید هرچه سریعتر آزاد شود. در مقابل، وی بر عوامل محیطی آزادکننده نیروی پرخاشگری تاکید میکند(فرجاد،1378).
4-1-2- نظریههای کلان منازعه:
که مربوط به نیروهای وسیعتر اجتماعی و سیاسی میشود. عموم تحلیلگران کلاننگر، بیان صریح انگیزهها و دلائل آگاهانه برای توسل افراد به خشونت در داخل و در میان جوامع را مهم تلقی میکنند. آنها اینگونه اظهارات را خصوصاً برای تبیین علت وقوع منازعات مشخص میان طرفهای مشخص و در زمانهای مشخص حائز اهمیت میدانند. آنان برای این حکم تو اعتبار خاصی قائلاند: “اگر میخواهید بدانید که چرا مردم با هم میجنگند از خودشان بپرسید تا برایتان بگویند”(فرجاد،1378).
نظریههای کلان سیستمی، منازعه (جنگ و صلح) را در سطح نظام بینالملل و بر اساس ویژگیهای آن توضیح میدهند. آنچه جنگطلبی را تشویق یا تحدید میکند متغیرهای سیستمیک میباشد نه متغیرهای در سطح واحدهای تشکیلدهنده نظام. از جمله این نظریههای سیستمیک میتوان به نئورئالیزم، نئولیبرالیسم و سازهانگاری اشاره کرد(فرجاد،1378).
5-1-2- دیدگاه متفکران و نظریه پردازان به منازعه
متفکران و نظریهپردازان سیاسی، جامعهشناسان، روانشناسان، حقوقدانان و دیگر دانشمندان علوم، نظریات مختلفی در مورد منازعه و بهطور خاص، جنگ ارائه کردهاند، در زیر به برخی از آنها اشاره مینماییم:
1-روسو3: معتقد بود که فرد بهعنوان یک حیوان اجتماعی، رفتارش نیز در جامعه تحتتاثیر تمایلات مخرب حیوانی یا خرد انسانی اوست. در این برداشت، انسان در قالب جامعه مطرح میشود و رفتار او نیز متأثر از محیطی است که او یک محصول طبیعی آن است. در تعبیر روسو، علت عمده منازعه و جنگ نه انسان است و نه دولت، بلکه نظام حاکم بر جامعه یا state system است. جنگ و خونریزی رهبران و حاکمان جامعه به خاطر شهرت، قدرت، ثروت و اقتدار و غیره از جمله انگیزههایی است که در پشت این زشتترین و پلیدترین پدیده اجتماعی نوع بشر وجود دارد (حجاریان ،1358).
2- داروین4: طرفداران نظریه داروین بر این اعتقاد هستند که انسانها مانند موجودات دیگر در ذات و فطرت خود رفتاری خشونتآمیز و حیوانی دارند و همواره در صدد سلطهجویی و حذف یکدیگرند و در این میان دوام و بقا، نصیب قویترین آنها میشود (حجاریان،1358).
3- امانوئل کانت5: معتقد بود که صلح در میان انسانها یک حالت طبیعی نیست، بلکه آنچه طبیعی و فطری است منازعه و جنگ است (حجاریان،1358).
4- کنراد لورنز6: نشان میدهد که روحیه سلطهجویی و تجاوز موجب بقای نوع بشر شده است (حجاریان،1358).
5-اریک فروم7 : معتقد است که عشق به زندگی و سازندگی ذاتاً در فطرت بشر موجود است، فقط باید زمینه تجلی آنرا بهوجود آورد، در غیر این صورت انسان در راه تخریب آن گام برخواهد داشت. به عبارت دیگر اگر محیط را تغییر دهید، رفتار انسان را میتونید تغییر دهید(حجاریان،1358).
6-مارکسیستها: آنها خشونت و تجاوز و منازعه و جنگ را بهگونه دیگری تعبیر میکنند. آنها برای توجیه نظرات خود از قلمرو جامعهشناسی کمک میگیرند و منازعه و خشونت را ناشی از تضاد طبقاتی میدانند (حجاریان،1358).
7-ریمون آرون8 : به عقیده آرون، جنگ به خودی خود متعلق به قلمرو هنر و دانش نیست، بلکه یک پدیده متعلق به زندگی اجتماعی است و تا هنگامی که بشریت به وحدت کامل در چارچوب یک حکومت جهانی نرسد، اختلاف بین سیاست داخلی و سیاست خارجی وجود دارد و لاجرم تعارض، تضاد، منازعه و جنگ اجتنابناپذیر خواهد بود(حجاریان،1358).
8- کوئینسی رایت9 : کوشش بسیار وسیع و عمیقی درباره علل و ماهیت جنگ انجام داده است. او در کتابی تحت عنوان “تحقیق در باب جنگ” چهار مولفه عمده را در این خصوص ردیابی و تحلیل کرده است. این عناصر عبارتاند از: الف: تحول دانش فنی یا تکنولوژی، بهویژه فنون مربوط به مسائل نظامی. ب: حقوق، بهویژه قواعد و قوانینی که به پیشگیری و هدایت جنگ مربوط است. ج: تشکیلات اجتماعی، بهویژه آنچه که به واحدهای سیاسی، قومی ملتها، امپراطوریها و سازمانهای بینالمللی مربوط میشود. د: افکار عمومی و برداشتهای مرتبط با هدفها و ارزشها. این چهار عامل یا چهار محور اصلی، که متغیرها و پدیدههایی مثل تکنولوژی، حقوق، سیاست، جامعهشناسی، روانشناسی، فرهنگ و بیولوژی انسان را در بر میگیرند، همواره در معرض تغییر و تحول و اختلال هستند و در نتیجه نظم جامع را برهم میزنند و سبب بروز جنگ و خشونت میشوند(حجاریان،1358).
2-2- اقسام شیوههای جایگزین حلوفصل منازعات
شیوههای متعدد جایگزین حل منازعات یا غیر قضایی برای طرفین منازعه این امکان را میسر میسازد که مناسبترین شیوه را جهت حلوفصل منازعه انتخاب نمایند. شیوهای جایگزین حل منازعات یا “ای دی آر) روشهای متعددی را دربرمی گیرد که مهمترین آنها به شکل مختصر قرار ذیلاند:
1-2-2- میانجیگری
میانجیگری در لغت به معنای “وساطت” میان دو نفر هست. میانجیگری در اصطلاح روشی است که بهموجب آن شخص ثالث بیطرف بهعنوان میانجی از طریق تشکیل جلسات و گفتگو، طرفین منازعه را در ایجاد راهحلهای احتمالی که برای حل منازعه متصور است همکاری مینماید. با توجه به اختلافات طرفین و نظرات آنها و پس از بررسی راهحلهای ممکن با رعایت منافع دو طرف میانجی راهحلی مناسب را برای طرفین منازعه پیشنهاد مینماید(بیات،1387).
میانجیگری یکی از شیوههای معمول در حلوفصل منازعات بهحساب میرود. مراجعه به میانجیگری اختیاری وبر اساس توافق طرفین منازعه صورت میگیرد. البته تفاوت میان حکمیت میانجیگری در این است که برخلاف حکمیت که در آن فیصلههای حکم الزامآور است و همانند فیصلههای محاکم بدون رضایت یکی از طرفین (محکومعلیه) نیز قابل تطبیق هست ولی فیصلههای میانجی برای طرفین منازعه الزامآور نیست و طرفین میتوانند فیصله میانجی را نپذیرند.
2-2-2 – مذاکره
مذاکره عبارت از روشی است که در آن طرفین مذاکره تلاش میکنند که در مورد موضوع مورد منازعه به توافقی که موردقبول آنها قرارگیری، دست یابند(نظری،1386).
مذاکره یکی از روشهای ابتدایی در حلوفصل منازعه بهحساب میرود. درروش مذاکره طرفین منازعه ترجیح میدهند بهجای مراجعه به نهادهای رسمی و محاکم اختلافاتشان را از طریق گفتگو حلوفصل نمایند. مذاکره یا از طریق گفتگوهای مستقیم و یا هم توسط وکلای طرفین منازعه صورت میگیرد. مذاکره روشی است در حل منازعه در سطح بینالمللی نیز مورداستفاده قرار میگیرد. در سطح بینالمللی بسیاری از کشورها اختلافاتشان را از طریق مذاکره و گفتگو حلوفصل مینمایند.
3-2-2- حکمیت
حکمیت یکی دیگر از روشهای جایگزین حل منازعات یا “ای دی آر” هست. حکمیت نزدیکترین روش قضایی و رسمی حل منازعات هست.
حکمیت عبارت از فنی هست که هدف آن حلوفصل یک منازعه میان طرفین منازعه توسط شخص ثالث که حکم نامیده میشود هست. در حکمیت اختیارات از طرفین منازعه گرفته میشود وبر اساس آن میان طرفین منازعه فیصله صادر مینمایند(فکوهی،1389).
مراجعه به حکمیت مانند سایر شیوههای “ای دی آر” اختیاری و به اساس توافق طرفین منازعه صورت میگیرد.
4-2-2- مصالحه
مصالحه همانند میانجیگری روشی است که در آن با گفتگوهای وساطت مصلح منازعه طرفین حلوفصل میشود. مصلح نیز همانند میانجی با طرفین منازعه در خصوص موضوع مورد اختلاف گفتگو میکند و دیدگاههای آنها را به هم نزدیک کرده و در صورت تمایل طرفین طرح مصالحه را تنظیم مینماید. بعضی از دانشمندان فن مدیریت منازعه بین میانجیگری و مصالحه تفاوت قائل نمیشوند. برعکس عدهای دیگری را عقیده بر آن است مصالحه شیوه جدا مستقل از میانجیگری در حل منازعات بهحساب میرود. به عقیده آنها مصالحه یک شیوه بالاتر از میانجیگری هست و نقش مصلح در حل منازعه فعالتر از میانجی هست. زیرا مصلح در پهلوی وساطت ایجاد راهحلها، متن مصالحه را نیز تنظیم مینماید(فکوهی،1389).
5-2-2- ارزیابی بیطرفانه
ارزیابی بیطرفانه عبارت از روشی است که طبق آن طرفین منازعه دلایل و ادعاهای خود را در خصوص موضوع مورد منازعه به یک کارشناس بیطرف ارائه میکنند و کارشناس مذکور دلایل و ادعاهای طرفین را ارزیابی میکند و سپس پیشبینی میکند که محکمه چگونه در خصوص موضوع مورد منازعه تصمیم خواهد گرفت. ارزیابی بیطرفانه این جهت یکی از روشهای جایگزین حل منازعه تلقی میگردد که چنانچه منازعه یک موضوع مسلکی یا تخصصی را در برداشته باشد که مستلزم ارزیابی متخصص کارشناس باشد، بعد از ارزیابی بیطرفانه، طرفین ممکن است توافق کنند که یک متخصص یا کارشناس بیطرف راجع به موضوع اتخاذ تصمیم نماید.
بااینکه مراجعه به متخصص بیطرف اختیاری و به رغبت طرفین منازعه هست، آنان میتوانند توافق نمایند که نظر کارشناس در خصوص موضوع مورد منازعه برای آنها الزامآور باشد(بیات،1387).
3-2- خصوصیات شیوههای جایگزین حل منازعات
هدف اصلی شیوههای جایگزین حلوفصل منازعات نهادهای رسمی عدلی قضایی پایان دادن به اختلاف طرفین منازعه هست، اما شیوههای جایگزین حلوفصل منازعات یا “ای دی آر” مبتنی بر اصول خصوصیات زیادی هست که آن را از شیوه رسمی حل منازعات متمایز میسازد.
مهمترین خصوصیات شیوههای جایگزین حلوفصل منازعات یا “ای دی آر” قرار ذیلاند:
1-مراجعه به شیوههای “ای دی آر” اصولاً اختیاری و مبتنی بر توافق طرفین منازعه هست.
2- رسیدگیهای “ای دی آر” معمولاً یک مرحلهای است و جز در موارد خاص، فیصلههای صادره قطعی هست.
3- شخص یا اشخاص ثالث بیطرفی که برای حل منازعه در طرق بدیل منازعات یا “ای دی آر” فعالیت میکنند.
اصولاً به اساس توافق طرفین منازعه انتخاب میگردند.
4- پروسه حل منازعه در شیوه “ای دی آر” مبتنی بر مذاکره و گفتگوی طرفین منازعه صورت میگیرد.
5- رسیدگیهای مبتنی بر شیوههای جایگزین حل منازعات بهطور غیرعلنی و محرمانه برگزار میشود و جز طرفین منازعه و نمایندگان آنها اشخاص دیگر حق ورود و دخالت در جریان رسیدگی را ندارند(فکوهی،1389).
4-2- فواید مراجعه به شیوههای جایگزین حل منازعات
مراجعه به شیوهای جایگزین حلوفصل منازعات یا “ای دی آر” فواید بیشماری برای طرفین منازعه دربردارد که باعث میشود افراد دخیل در منازعه اختلافاتشان را خارج از محدودهای ادارات عدلی قضایی حلوفصل نمایند. (فکوهی،1389).
از مهمترین فواید مراجعه به شیوههای جایگزین حل منازعات میتوان به شکل ذیل نام برد:
1-4-2- ازلحاظ سرعت
در شیوههای جایگزین حل منازعات یا “ای دی آر” اختلافات معمولاً سریعتر از محاکم حلوفصل میگردند. زیرا اولاً تراکم قضایا و روسیههای که در اداره عدلی قضایی وجود دارد در شیوههای جایگزین حل منازعات مشاهده نمیشود. دوم اینکه پیچیدگی تشریفاتی که ازلحاظ اجرایت شکلی در رسیدگی به اختلافات در ادارات عدلی قضایی مشاهده میشود در شیوههای “ای دی آر” وجود ندارد. سوم اینکه اشخاص ثالث بیطرفی که جهت حل منازعات در شیوههای جایگزین حل منازعات انتخاب میگردند اشخاص متخصص مسلکی در موضوع خاص میباشند. چهارم اینکه در شیوههای جایگزین حل منازعات کدهایی حقوقی مدون وجود ندارد که تعارض آنان با یکدیگر که پروسه “ای دی آر” را پیچیده سازد. پنجم اینکه پروسه رسیدگی به اختلافات در شیوههای جایگزین حل منازعات یک مرحلهای هست که این خود سرعت حل منازعه را افزایش میدهد(فکوهی،1389).
2-4-2- ازلحاظ هزینه
در شیوههای جایگزین حل منازعات، اختلافات با هزینه کمتری حلوفصل میشوند(فکوهی،1389)..
3-4-2- ازلحاظ محرمیت
در شیوههای جایگزین حل منازعات، جریان رسیدگی بهطور خصوصی محرمانه و غیرعلنی صورت میگیرد. پادر نظر داشت حساسیت چگونگی موضوع مورد منازعه طرفین یا یکطرف منازعه بنا به دلایلی ممکن است که بخواهند که رسیدگیهای که توسط “ای دی آر” صورت میگیرد به شکل سری محرمانه صورت گیرد که در این صورت تمام جریانات رسیدگی توسط اشخاص ثالث به شکل محرمانه بر گذار میگردد. (فکوهی،1389).
4-4-2- ازلحاظ تسهیلات
در شیوههای جایگزین حل منازعات، رسیدگی به اختلافات با سهولت آسانی صورت میگیرد(فکوهی،1389).
5-4-2- ازلحاظ تأمین عدالت
در شیوههای جایگزین حل منازعات، اختلافات بهوسیله شخصی رسیدگی میشود که توسط طرفین منازعه انتخاب میگردد مورد اعتماد آنها هست. وازسوی دیگر شخص بالت نسبت به موضوع مورد منازعه دارای تجربه، دانش مهارت مسلکی هست که به حل سریع و عادلانه ویتامین عدالت کمک بیشتر مینماید(فکوهی،1389).
6-4-2- ازلحاظ قواعد و مقررات
شیوههای جایگزین حل منازعات مبتنی بر قواعد و مقررات موردتوافق طرفین منازعه هست. طرفین اختیاردارند که قوانین و قواعد مناسب را برای حل منازعه وضع نمایند. هکذا آنها میتوانند بدون استناد به قانون مدون تا جاییکه در تناقض صریح به احکام قوانین نافذ و شریعت اسلامی قرار نگیرد، اختلافشان را حلوفصل نمایند(بیات،1387).